خورشیدنام، عباس (3 تیر ۱۳۴۲-1 فروردین ۱۳۶۱)، مسئول بسیج دانشآموزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد.
عباس خورشیدنام در شهر یزد، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، محمدحسین، کارگر کارخانۀ شیکپلاست و مادرش، خانمضیاء ربانی خانهدار بود (ادارۀ ثبتاحوال ... ؛ فرهنگ ... ، ذیل نام). او پنجساله بود که خانوادهاش بهسبب شغل پدر، برای چهار سال به تهران مهاجرت کردند. عباس سه سال نخست دورۀ ابتدایی را در دبستان اکباتان تهران گذراند و پس از بازگشت خانواده به یزد، به دبستان تعلیمات اسلامی رمضانی (مجتمع آموزشی حضرت سیدالشهدا(ع) کنونی) رفت و تحصیلات راهنماییاش را در همان مدرسه سپری کرد («خیلی ... »، ص ۳۴؛ خورشیدنام، محمدحسن). در همین ایام نیز تعلیمات دینی و مذهبی او با حضور در نماز جماعت مسجد حظیره (روضۀ محمدیۀ کنونی)*، زیرنظر، آیتالله محمد صدوقی*، از روحانیان مبارز و برجستۀ یزد، آغاز شد و مدتی نیز مکبر این مسجد بود. در همین ایام نیز با نهضت امام خمینی(ره)، رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، نیز آشنا شد (خورشیدنام، محمدحسن).
سرآغاز فعالیت سیاسی و مبارزاتی او بر ضد حکومت پهلوی (1320-1357 ش)، حضور در راهپیمایی ۱۰ فروردین ۱۳۵۷، به مناسبت گرامیداشت چهلم شهدای تبریز بود. او در این راهپیمایی، به همراه چند تن از دوستان نزدیکش، به چاپ، تکثیر و توزیع اعلامیه پرداخت (همو). عباس تحصیلات دورۀ متوسطه را در دبیرستان زرگران گذراند و با قرائت مقالههای سیاسی و انقلابی در برنامههای صبحگاه دبیرستان زرگران نقشی بهسزا در ایجاد و تقویت فضای اسلامی ـ انقلابی دبیرستان داشت؛ همچنین، برای تشکیل انجمن اسلامی دبیرستان بسیار فعالیت کرد. دامنۀ فعالیت انقلابی او در تیر ۱۳۵۸، با حضور در اردوی فعالیتهای جهاد سازندگی در روستای خِضرآباد شهرستان اَشکِذَر، واقع در استان یزد، چشمگیرتر شد. او در آنجا، افزونبر کارهای برقی و فنی، ضمن ارتباط با جوانان و نوجوانان، آنها را از مسائل سیاسی روز آگاه میکرد. سرانجام، پس از حدود دو ماه فعالیت جهادی و پرتلاش، بهسبب ابتلا به بیماری حصبه به یزد بازگشت (ادارۀ آموزشوپرورش ... ؛ «خیلی»، ص ۳۴-35؛ خورشیدنام، محمدحسن).
عباس در بهمن ۱۳۵۹، درحالیکه مشغول درس و آمادهسازی خود برای امتحانات نهایی بود، به شهادت میاندیشید و برای همین، وصیتنامهای با این مضمون نوشت که نمیداند چطور و کجا شهید خواهد شد و همیشه، از زندگی عادی و معمولی رنج میبرد («خیلی»، ص ۳۵).
باوجوداین فعالیتها، عباس از درسش غافل نشد و در ۱۳۶۰ ش، در رشتۀ ریاضیوفیزیک دیپلم گرفت و بلافاصله پسازآن، به عضویت بسیج درآمد. او در این ایام، هفتهای چند شب، برای امنیت شهر به گشتزنی میپرداخت (همانجا).
در ۷ تیر ۱۳۶۰، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد شد و برای گذراندن دورۀ آموزش عمومی نظامی ۴۵ روزه به پادگان شهید بهشتی* (باغ خان* سابق) یزد فرستاده شد (سپاه ... ، گواهی ... ، گواهینامه ... ). پس از این دوره، بهرغم تمایل بیشازحد برای حضور در جبهه، بنابر ضرورت، در واحد پذیرش سپاه پاسداران یزد به خدمت مشغول شد. در بهمن ۱۳۶۰، مسئولیت بسیج دانشآموزی یزد به وی سپرده شد و در این امر، با کوشش فراوان به سازماندهی و گسترش این نهاد نوپا در مدارس استان پرداخت («خیلی»، همانجا). با همۀ اینها، برای حضور در جبهه پیگیر بود، هرچند تا مدتها با آن موافقت نشد (خورشیدنام، محمدحسن).
سرانجام، عباس پس از پیگیریهای بسیار توانست به جبهه برود و در عملیات فتحالمبین (2 فروردین ۱۳۶۱)، که در جبهۀ جنوبی، شوش و دزفول با هدف آزادسازی منطقۀ غربی رودخانۀ کرخه و جادۀ دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جادۀ اندیمشک ـ اهواز اجرا شد، با سمت فرمانده یکی از دستههای گروهان پاسداران گردان فاطمبببالزهرا(س) شرکت کرد. او در روز نخست نبرد، در منطقۀ رِقابیّه، واقع در حدود سیکیلومتری جنوب غربی شوش، براثر اصابت ترکش خمپاره به سروصورتش به شهادت رسید. پیکرش پس از تشییع در گلزار شهدای خُلد بَرین* در یزد به خاک سپرده شد (سپاه، ستاد ... ، فرم ... ؛ فرهنگ، همانجا؛ خورشیدنام، محمدحسن).
دربارۀ خصوصیات اخلاقی او گفته شده است که بسیار مسئولیتپذیر و بیریا بود، از تلاوت قرآن و مطالعۀ کتابهای شهید مطهری، شهید بهشتی و دکتر شریعتی غافل نمیشد (همو) و در مقابل بدگویان انقلاب و مدافعان ضدانقلاب، بسیار بر میآشفت («خیلی»، ص ۳۶).
در بخشی از وصیتنامۀ شهید، که در پایگاه شهید بهشتی اهواز نوشته شده، آمده است: «بعد از ماهها انتظار دردآور موفق شدم به جبهۀ حق علیه باطل اعزام شوم. ما باید کوچکترین قدم، حرف و عملمان فقط برای اسلام و رضای خدا باشد و کوشش کنیم که اسلام را در سطح جهانی حاکم کنیم. از نظر فکری و نظامی، خود را برای مقابله با دشمنان اسلام آماده کنید و به قول امام امت: متعهدانه، مخلصانه، متواضعانه و بدون چشمداشت در مسیر اسلام گام بردارید» (بش).
مآخذ: ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان یزد، گواهینامۀ پایان تحصیلات دورۀ متوسطه، سند مورخ خرداد ۱۳۶۰، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ ثبتاحوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۲۰ آذر ۱۳۴۲، سند بش، موجود در همانجا؛ خورشیدنام، عباس، وصیتنامه، سند مورخ ۱۲ فروردین ۱۳۶۰، سند بش، موجود در همانجا؛ خورشیدنام، محمدحسن (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۸ دی ۱۳۹۸؛ «خیلی زجر کشیدم که به جبهه بروم»، الغدیریان، یزد: ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد، بهار ۱۳۹۲ ش، شم ۵۴؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، ستاد تخلیۀ شهدا جبهۀ دزفول، سند مورخ ۱۳۶۱ ش، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، گواهی معرفی نیرو، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تأیید حکم مسئولیت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهینامۀ پایان دورۀ آموزشی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش.
/ فاطمه ملکثابت/